زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چه وقت، بین من و تو چنین شکرآب شد، خدیجه؟!
به یاد داری که جوجه ای داشتیم
که از ترس غرش هواپیما ها خودش را پنهان می کرد!
جوجه ای که با گنج قارون هم عوضش نمی کردیم!
به یادداری در آغل قوچ ها،
شیر بزها را سر می کشیدی،
چونکه مادری نداشتی!
دوست دارم همچون شاعران بگویم: روزگارت سیاه بود!
ولی واقعن روزگار سیاهی داشتی!
دخترکی بودی که حتا از اتومبیل هم می ترسیدی،
گمان می کردی که گاوی ست و خداوند تبدیلش کرده به آهن!






شعر: ماردین ابراهیم
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR

زانا کوردستانی ارسال شده توسط
زانا کوردستانی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن