در دل باغ خیال، گل ز عشقت سر زند
چون پرنده در قفس، نغمه ای دیگر زند
ابرها در آسمان، قصه گوی رازها
چون نسیم صبحگاه، بر دل ما سر زند
آفتاب از پشت کوه، نور خود را می دهد
چون نگاه یار من، بر دل من پر زند
در دل دریا، صدف ها راز خود پنهان کنند
چون دل عاشق که در خود، قصه ها را پر زند
شعله های آتشین، در دل صحرا به پا
چون که عشق یار من، بر دل من پر زند
ماه در شب های تار، نوری از خود می دهد
چون که دل در عشق او، نغمه ای دیگر زند
برگ های سبز باغ، در نسیم نرم و خوش
چون دل من در هوای، عشق او پر پر زند
چشم یارم چون ستاره، در دل شب می درخشد
چون که عشقش بر دلم، روشنی بر سر زند
در میان کوهساران، بوی گل ها مست کن
چون نسیم عشق او، بر دل من سر زند
در دل این قصه ها، عشق تو جاویدان شود
چون که دل با یاد تو، نغمه ای دیگر زند
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR