کفش کودکی را دریا برد کودک رو...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

کفش کودکی را دریا برد
کودک روی ساحل نوشت:
دریای دزد...
آنطرف تر مردی که صید خوبی داشت
روی ماسه ها نوشت:
دریای سخاوتمند...
جوانی غرق شد مادرش نوشت:
دریای قاتل...
پیرمردی مرواریدی صید کرد نوشت:
دریای بخشنده...
موجی آمد و نوشته ها را شست...
دریا آرام گفت:
به قضاوت دیگران اعتنا نکن
اگر میخواهی دریا باشی
بر آنچه گذشت، آنچه شکست،
آنچه نشد، حسرت نخور
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد...

ZibaMatn.IR
Z5201314
ارسال شده توسط
ارسال متن