متن نوشته های منتخب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نوشته های منتخب
نمیدانم چه رازیست که جنس هوای پائیز یک چیز دیگر است. تصور کن تو با صدای لالایی باران خو گرفته ای و از خش خش برگ ها می گذری، این عجیب نیست، تو عاشق پائیز و بارانش میشوی.
انتظار همچون شعله ای هر ثانیه در قلبم می سوزد و گرمایی...
درگندمزار بودیم
شاخه ترگندم را چیدی و دور دستم پیچاندی
گفتم چه دستبند زیبایی
و تو گفتی بگذار پولدار شوم
بهترینها را برایت خواهم خرید
و پولدارشدی
کلی دستبندهای گران قیمت برایم خریدی
ولی آن بهترین دستبند دنیا بود
نسرین شریفی
به اِنتهایِ جاده ای
نزدیک میشویم
که به یلدا
میعادگاهِ عاشقانه یِ پاییز و زمستان
ختم میشود ...
هوایِ این روزهایِ باقیمانده را
عمیق نفس بکشید
بویِ باران
بویِ خاکِ نم خورده
بویِ انارهایِ ترک خورده
بویِ یار و
بویِ یار و
بویِ یار ...
بشنوید ملودیِ برگهایِ
ریخته شده...
اول، همه عاشق اند.
چشمانت را می بینند
و آسمان را در دلت نقاشی می کنند.
اصرار می ورزند،
که تو همان گمشده ای،
همان رؤیای جاودانه.
اما...
وقتی در حصارشان اسیر می شوی،
آسمان،
به رنگ خاکستری درمی آید.
شوقی که روزی در نگاهشان می درخشید،
جای خود را...
ستاره هارا دوست میداشتم. آسمان شب، فضا و حتی چرخه ی این سیارک هارا.
تا دیروز برای یافتن ستاره ها در آسمان جست و جو میکردم، امروز تنها برای جست وجوی تو در میان آنها آمده ام.
تا دیروز در هوای هموار و صاف به دنبالت بودم، امشب میتوانم در...
«فراموش کردنِ کَسی مثل این است که شبی فراموش کنی چراغ حیاط پشتی را، خاموش کنى . .
چراغ، تمام روز بعد روشن می ماند، و نور خورشید مانع فهمیدنت می شود. اما تاریکیِ شب بعد، وا می داردت که به یاد آوری . .»
وا بگذاریدشان
آدمهایی را می گویم که با نشخوارکردن حرفهای تهی و پوچ ،حوضچه شاد زندگی را به برکه تبدیل میکنند.
نسرین شریفی
کفش کودکی را دریا برد
کودک روی ساحل نوشت:
دریای دزد...
آنطرف تر مردی که صید خوبی داشت
روی ماسه ها نوشت:
دریای سخاوتمند...
جوانی غرق شد مادرش نوشت:
دریای قاتل...
پیرمردی مرواریدی صید کرد نوشت:
دریای بخشنده...
موجی آمد و نوشته ها را شست...
دریا آرام گفت:
به قضاوت...
سال ها بعد؛ که مُشتی خاک از سرزمین ات شده ای، باران که می زند بویی به مشام خواهد رسید. کاش بوی عشق و امید بلند شودنه ترس و حسرت.⛈🌱
نیایش
حضرت شب صدا میزند
واگویه میکند و چه عاشقانه
مرهمیست بر دل زخم خور ده هر آن که عاشق است
قد بلندی دارند کوچه پس کوچه های شب
و عجب صبری سبز
می نشینی بر سکوی کاه گلی کوچه
و نور نیز رو برو یت
و آغوشش برایت باز...
امیدوارم رها بشید، از رنج هایی که در موردش با هیچ کس صحبت نمی کنید.
امیدوارم برنده بشید، توی جنگ هایی که در سکوت باهاشون دست و پنجه نرم می کنید.
امیدوارم برسید، به همون هدفی که صبح تا شب بهش فکر می کنید.
امیدوارم اونجوری که دوست دارید حل...
تقدیر گناهی ندارد،
نمیشود همیشه او را گناهکار دانست،
و
تقصیر قسر در برود
گاهی باید
قلاده به گردنِ تقصیر انداخت
نسرین شریفی
ای عالم عشق محتاجیم همه
به شکفتن عشق در دلها
به نگهداشت عاشقی هایمان
و
به ستایش جهان سراسر ازرازهای عشق تو
که آن هم از تو بر می آید برای وادارکردن ما بندگان ناسپاس
دعایمان کن که سخت محتاجیم
🌹درود ، خوش پگاه🌹
نسرین شریفی
پاییزاین دخترکِ زیبارویِ بارانی کّم کّمّک چمدانش رامیبنددوگونه هایّش هم خیسِ اّشک ازهجرانِ رفتنست؛
(گونه هایتان لبریزِاشکِ شوق باد)
نسرین شریفی
وجود هیچکس غمها را از بین نمی برد
اما کمک میکند با وجود غمها محکم بایستیم!
درست مثل چتر که باران را متوقف
نمی کند، اما کمک می کند آسوده زیر
باران بایستیم …!
ابرها به آسمان تکیه می کنند ؛
درختان به زمین ؛
و انسانها به مهربانی یکدیگر...
با قلم همراه می شوم
تا از دورترین فاصله
به نزدیکترین قلب
بگویم:دوست داشته شدن
نهال امید را می رویاند.
بوقت گذر از کوچه ای که خانه پدری م در آن است هنوز صدای آشنایی می شنوم همراه با گلایه ای که از در ودیوار و بامش چکه میکند از شیطنت بی حد وحصر کودکی بازیگوش و عشقی که درپس آن شکایت میتراود ، آنهم بواسطه حضور مادری که هنوز...
جانانم
روزهای سیاه محکوم به تمام شدن هستند اما فراموش نمی شوند.
روشنی فردای من و تو مدیون تاریکی امروزمان است.
خودت می گفتی که رسیدنِ برگ های درخت به خورشید، مدیون فرو رفتن ریشه ها در تاریکی خاک است.
حالا هر چه ریشه بیشتر در سیاهی فرو برود، برگ...
نگران نیستم. همه چیز درست می شود. آب ریخته روی زمین جمع نه، اما خشک می شود. قلب شکسته خوب نه، اما ترمیم می شود. و هنوز هم می توان، در گلدانی شکسته گل کاشت..