همه به دنبال عشقیم
و عشق فراری از ما
چون سایه ای در باران
که با اولین نور می گریزد
در این میدان خالی
ما
مسافران سردرگم
زیر بارش آرزوها
می گردیم و می گردیم
به امید یک آغوش گرم
چشمانمان
در جستجوی نور
که در دالان های تاریک گم شده
و عشق، یک پرنده است
که در قفس قلب ما
بال و پر می زند
برای پرواز در رهایی
فقط زخم هایمان
شاهدان خاموش این سفرند
که در پایان روز
به یاد عشق
فریاد می زنیم
و در سکوت
نمی دانیم کجا رفته
فیروزه سمیعی
We are all looking for love
and love is running away from us
like a shadow in the rain
that escapes with the first light
In this empty field
we are
confused travelers
under the rain of desires
we wander and wander
in the hope of a warm embrace
our eyes
searching for the light
that is lost in the dark corridors
and love is a bird
that flaps its wings in the cage of our hearts
to fly to freedom
only our wounds
are the silent witnesses of this journey
that at the end of the day
we shout for love
and in silence
we dont know where it has gone
Firouzeh Samiei
ZibaMatn.IR