روزی که برای گرفتن کارت اهدای...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

روزی که برای گرفتن کارت اهدای عضو اقدام کردم، روزی معمولی نبود. شاید برای دیگران تنها یک امضا، یک کارت کوچک، یک تصمیم ساده به نظر بیاید، اما برای من لحظه‌ای بود که بیش از همیشه به زندگی، به مرگ، و به معنای بودن فکر کردم. همیشه از خودم می‌پرسیدم: "وقتی دیگر در این دنیا نیستم، چه چیزی از من باقی خواهد ماند؟ آیا ردپایی، نشانه‌ای، اثری از من خواهد بود؟"

همه‌ی ما روزی می‌آییم و روزی می‌رویم، اما آنچه اهمیت دارد، فاصله‌ی میان این دو نقطه است—زندگی‌ای که زیسته‌ایم، تأثیری که گذاشته‌ایم، عشقی که بخشیده‌ایم. آن روز که فرم را پر می‌کردم، انگار بخشی از این سوالات در ذهنم آرام گرفت. احساس سبکی عجیبی داشتم، انگار تکه‌ای از وجودم را برای آینده‌ای که شاید خودم در آن نباشم، کنار گذاشته‌ام.

شاید دوست داشتم قلبم در وجود دیگری بتپد. در سینه‌ی کسی که هنوز رویاهایی دارد، هنوز امیدهایی را در دل می‌پروراند، هنوز برای طلوع فردا بهانه‌ای برای بیدار شدن دارد. شاید دلم می‌خواست که حتی پس از خاموش شدنم، هنوز ضربانی از من در این دنیا باقی بماند. این تصمیم برای من تنها پر کردن یک فرم نبود؛ بلکه انتخابی بود که میان مرگ و زندگی، میان رفتن و ماندن، پلی می‌ساخت.

تصور کردم که شاید روزی، قلبم در سینه‌ی انسانی دیگر، شور زندگی را از نو تجربه کند. شاید چشمانم که روزها و شب‌ها را دیده‌اند، فرصتی باشند برای کسی که سال‌ها در تاریکی مانده است. این فکر که تکه‌هایی از من می‌توانند به دیگران زندگی ببخشند، آرامشی وصف‌ناپذیر به روحم داد.

آن روز فهمیدم که مرگ همیشه پایان نیست. گاهی مرگ می‌تواند آغازی باشد، تولدی دوباره، نه برای من، بلکه برای کسی که هرگز او را نخواهم شناخت، اما به نوعی، در وجودش زندگی خواهم کرد. شاید روزی قلب من در سینه‌ی کودکی بتپد که تازه فرصت یافته است اولین قدم‌هایش را بردارد. شاید کلیه‌ام به بیماری امید دوباره‌ای ببخشد، به کسی که سال‌ها در انتظار نشسته است. شاید چشمانم، دیدن را به کسی هدیه دهند که هیچ‌گاه رنگ آبی آسمان را ندیده است.

و من، حتی اگر نباشم، در این زندگی ادامه خواهم داشت. در هر نفسی که از ریه‌هایم عبور می‌کند، در هر تپشی که از قلبم برمی‌خیزد، در هر نگاهی که از چشمانم می‌تابد. و این برای آرامش ابدی من کافی‌ است.

ZibaMatn.IR
فرخ زاده
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

نویسنده با ثبت نام اهدای عضو، فراتر از یک عمل روتین، به معنای زندگی و مرگ اندیشید. او آرزو داشت پس از مرگش، بخشی از وجودش به زندگی دیگران ادامه دهد و با اهدای عضو، مرگ را نه پایان، بلکه آغازی برای زندگی دوباره برای دیگران بداند. این تصمیم برای او آرامشی عمیق و اطمینانی از جاودانگی بخش کوچکی از وجودش به ارمغان آورد.

ارسال متن