زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
نفیسه باقریان
سرد میپوشی و انگار دلت یخ زده است
خنده اما به لب ماست که خشک ش زده است
چشم هایت به دل آشوبه ما افزوده است
نمره ماست که در دست تو زندان شده است
کلاس دانشگاه...
متن نفیسه باقریان
به دنبال قراری بودم اما او فراری شد
چرا اینگونه برعکس است کار این جهان ما
ن.ب...
متن تک بیت
امدی باز تو و خانه خرابم کردی
مست و دیوانه و آواره ، رهایم کردی
گفته بودم ندهم دل به کسی اما تو
آمدی ناگه و شوریده خیالم کردی
گفته بودم نروم سمت کسی اما تو
آمدی رفت دلم ، سر به هوایم کردی
لطف کن ، خواهشم این است برو ، بازنگرد
تو که سرگر...
متن شعر
همش نگید دهه 90 و 80 ها فلان و چنان
میدونید واقعیت اینه که ما بازخورد عملکرد دهه های قبل هستیم
اول یه جوالدوز بزنید به خودتون بعد یه سوزن به ما
ببینید شما کجا کم کاری میکنید
که نوعی دیگه شو در پاسخ ما میبینید
چرا همیشه اونایی که در جایگاه با...
متن نفیسه باقریان
خواستم شعر بگویم که قلم رام نشد
روی این دفتر خالی ز قدم پای نشد
خواستم بهر تو گویم که ز من دل بردی
چه بسا شب که به چشمان نفس خواب نشد
خواستم بهر تو گویم غزلی ناب نشد
همه دنیا و دلم روی ورق جای نشد
روز و شب در پی مژگان مژه بر هم نزنم
مست ...
متن نفیسه باقریان
بیمار توییم و از تو دور افتادیم
گاهی نظری بر دل بیمار انداز...
متن تک بیتی
الکنم از دیدن روی چو خورشید ورخت
لال و الکن بودنم باشد صدای قلب من
نفیسه باقریان...
متن نفیسه باقریان
شب است و شمع و چراغی و چشم مشکینت
شوم دوباره اسیر نگاه شیرینت...
متن تک بیت عاشقانه
نگاه های تو از هر تبر برنده تر است
کمی بپوش که دل زخمی و زیان دیده است...
متن نفیسه باقریان
لب هنوز نیالوده ای به دشنامی
ولی نگاه تو از صد هزار لبریز است...
متن نفیسه باقریان
سجاده نشین باوفایی بودم
می خانه نشین با وقارم کردی
اکنون نه وفا مانده و نه سجاده
بازیچه ی دست این و آنم کردی
چشمان سیاهت همه ی دینم برد
تیری ز کمان خود عطایم کردی...
متن نفیسه باقریان
جهنم میکند دل قطب را در حسرت چشمت
نگاهی کن که عالم گردد از دست من آسوده...
متن تک بیتی
پناه خانه تویی نور دیده ام دختم
امید هر شب و صبحم تویی ز گل خوشتر...
متن نفیسه باقریان
نماز ها همه بر سمت تو اقامه شدند
بیا که کافر چشمت شدم به رسوایی...
متن نفیسه باقریان
غفلت از دل برد ما را بحر عشق
موج دریا آمد و آرم نشست
گفت از من بشنو ای مجنون عشق
صبر باید کرد بر این راه عشق
راه دشوار است و مقصد پر خطر
هم قدم باشد فغان و درد و غم
گر تو بی دل گردی اندر راه عشق
در پی آن روی خوش باید نوشت
عشق دارد ماجرا...
متن شعر
در وقت فرا رسیدن جان دادن
ای کاش که من فدای جانان بشوم...
متن تک بیت
در شهر شوم بنام از عشق شه ام
شیدا شدن از عشق بسی خوش قدم است...
متن بیو عشق
دیوانه کند عشق مرا چون مجنون
دیوانه شدن ز عشق عاقل شدن است...
متن تک بیت عاشقانه
رنگ رخساره شنیدی که خبر داد زمن
عاقبت در خم گیسوی تو بی رنگ شدم...
متن تک بیت عاشقانه
تمام ذوق من از صبحگاه من این است
پس از گشودن چشم ...
صدای چهچهه ات ز آن طرف آید ...
و من دوباره ز آن صورت تا فلک بروم...
متن شعر
مدام دلهره ام ،بس که شهر اشوب است
نگاه ها همه اش پر ز زهر مسطور است...
متن نوشته های فرانک
من غریب در وطنم
حتی تنم هم با من بیگانه است
غریب که میگویم نه بدان معنی که در این ملک اشنایی ندارم
غریب بدان جهت که مرا با کسی قربتی نیست
گاهی مینشینم به تو فکر میکنم
تو که هستی ، که مرا انقدر زیبا در هم میپیچانی
تو حتی مرا از خود خویشن هم ...
متن نوشته های فرانک
اگه قرار بود فروشنده ی مغازه باشم
قطعا یا گلفروشی داشتم
یا کتاب فروشی
شایدم هر دو کنار هم
همواره هم تومغازه یه موسیقی کلاسیک پخش میکردم
یه گوشش هم یه مبل سبز یشمی و یه فرش دستبافت قرمز
یه پیانو هم یه گوشه ...
فکر کن
بوی کاغذ و گل ها ترک...
متن نوشته های فرانک
در موقع خلق رخت
در کاسه ی چشمان تو
جای تمام چیز ها
یک کاسه می می ریختند
مارا خماری ها بود
از دیدن چشمان تو
گاهی بشین در پیش من
تا مست تر زین ره شوم
گاهی برو دور از دلم
تا تشنه ی هستت شوم
هرگاه میبینم تو را
از شور شیدا می شوم
من ...
متن نوشته های فرانک
حال مرا ز دکتر بی ادعا بپرس
احوال را ز مالج بی اعتنا بپرس
لبریز صحبتیم ولیکن مجال نیست
هر چیز خواهی ز دل آشنا بپرس
حال مرا که هر چه دویدم ندیده ام
بهبود را به جان ، ز این آسمان بپرس
چشمان من گواهی بی مهر و جوهر است
اما گواه را تو ز...
متن نوشته های فرانک
آدم تو زندگیش
باید یه وقتایی با خودش باشه
بفکر خودش
بره برا خودش یه چایی بریزه
بشینه
بگه آهای داری با خودت چیکار میکنی
دیدی چه بلایی سر خودت آوردی
دیدی چجوری شدی
آدم باید یه وقتایی
هرجوریه با خودش سازش کنه
و حس میکنم
خودمو از خودم...
متن نوشته های فرانک
هی من اصرار کنم
هی تو بگویی نه خیر
هی من اینجا بنویسم
تو بگویی نه خیر
خسته گشتم ز پیام و ز نوشتن عشقم
پس کی آخر به سوالم تو نگویی نه خیر...
متن نوشته های فرانک
گل سرخ دلم را جز در این تنگی نمیخواهی
چه غمگین است این عشق و رسیدن های بی حاصل...
متن نوشته های فرانک