در جنگل همیشه خزان مرگ می...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار سید هادی محمدی
- در جنگل همیشه خزان مرگ می...
در جنگل همیشه خزان مرگ می وزید
برجان سردِ الکُلیِ دُلمه های تاک
شَلّاق خورده با تَنه ی سَرد و فرفری
انگورهای لِه شده ی مَستِ روی خاک
کفّاره ی کراهتِ خرگوش پر زده
در آسمانِ کودکیِ اقتصادِ درد
پستانکِ نحیف پر از آب قند و هیس
درجا زده کنارِ لبِ توله های زرد
در انگ نایِ عمقِ درختان شابلوط
پوسیده است آگهی کُلیه های زاغ
اخبار گفته : هر سندی داشتی بیار
ماتم گرفته وامِ بدونِ ربایِ باغ
پروانه ای برای جَهازِ سه دخترش
در پادرِ کمیته ی انفاق پیله بست
در لابلای این حشرات فَلَک زده
هَل مِن مَدَد و یا بغل پایِ کار هست؟
خرس از نگاه بی رمق شیشه ی عسل
فهمیده تا میانه ی تاریخ زنده نیست
با اعتصاب واره ی زنبورهای خیس
غیر از گرسنگی غریبانه چاره چیست؟
روباه با روایت مهمان هفتگی
در میزگرد آخر بحران اختلاس
ته مانده های روغن ارباب رفته را
مالیده باز بر تن یابوی آس و پاس
افسارِ تنگِ ننگِ الاغ شکسته پا
از بس که داد سق زده در سایه ی حصار
درهم شکسته مثل تَرک های شیشه زار
بعد از اصابت پَرِ امواج انفجار
افتاده روی حادثه ی عُقده ی عَلف
دندان گوسفندِ به دنبال اعتماد
در سیزده طرف سَرِ خود را حراج کرد
تنها به جُرم خاطره ی تلخ انتقاد
در گوشِ جنگلی که درآن بوق می وزید
با دست و پای بسته مرا باد می زنند
جز باغ سبز، هر چه که گفتم دروغ بود
باید تمام کرد سَرَم داد می زنند
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر تصویری تلخ از جامعهای نابسامان و ستمزده ارائه میدهد. مرگ، فقر، بیعدالتی و فساد در همه جا موج میزند. حیوانات، نماد انسانهایی هستند که در چنگال مصائب گرفتارند و تلاش بیهودهای برای بقا میکنند. سیستم ناعادلانه، فقر و فقدان عدالت، و سرکوب آزادی بیان در این شعر به زیبایی به تصویر کشیده شده است. شاعر با استفاده از نمادها، واقعیت تلخ جامعه را به شکلی هنری بیان میکند.