اینجا یا جای زبالههاست یا زبالهها! دوربینم دیگر عکس نمیاندازد! میخواهم خزر را تا کُنم در چمدان و به جایی دور از دستِ زبالهها دور از دستِ رودِ زمان دور از دستِ زبالهها سفر کنم؛ به جایی مثلِ خلوتِ پس از نقطهی پایانِ یک شعر.