مهر پادشاه افشانگر و سرانجام تو...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن پاییز عاشقانه
- مهر پادشاه افشانگر و سرانجام تو...
مهر، پادشاهِ افشانگر
و سرانجام،
تو از راه رسیدی،
ای پادشاهِ افشانگر، ای پاییز!
با لشکری از برگهای بیقرار،
جهان را فتح کردی.
نه با شمشیر،
که با انفجارِ رنگ.
زمین، امشب، از بادهی تو مست است،
و درختان،
سخاوتمندانه،
تمامِ طلای اندوختهی تابستان را
به قدمهای باد میریزند.
هر برگ،
کلمهای از شعرِ آتشینِ توست.
هر برگ،
نامهای که تابستان برای زمستان مینویسد.
و در این ضیافتِ شکوهمندِ زوال،
امروز، "مهر" است.
روزی که هوا طعمِ دیگری دارد،
طعمِ آغاز در قلبِ یک پایان.
کودکان،
با کیفهایی بر دوش،
از میانِ این بارانِ رنگین میگذرند،
بیخبر از آنکه
طبیعت، خود، اولین معلم است
که درسِ باشکوهِ "رفتن" را
اینچنین زیبا میآموزد.
ای پاییز!
ای مهر!
بگذار در کوچههای تو قدم بزنم،
و ریههایم را از عطرِ تندِ دگرگونی پُر کنم.
جهان، امروز،
کتابیست مصور،
و ما کودکانی که دوباره
مشقِ زندگی را آغاز میکنیم.