تو بگو، که اگر جانم به جانِ تو گره خورد، چه کنم جز تپیدن در هوای دیدارت؟ هر نفس، چون گلِ صحرایی، به امیدِ بارانِ نگاهت میشکفد... و اگر اشکِ روانم، راهی به دامانِ تو بیابد، آنگاه، تمامِ شب، غرقِ لبخندِ لبانت خواهم شد.
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.