چند بار تو را
زخم
از تنم کنده ام
چند بار تورا
اب
خلاف اش شنا کرده ام
چند بار
تو را گریسته ام
این تکرار لا یتناهی
چند بار تکرارم کرده است
همیشه دنبال یک حواس پرتی ام که از منم
پرتم شده
مثل خودکاری که در دستم هست
دنبالش می نویسم
یا عینکی که بر چشمم می بینم
دنبالش می بینم
یا مادری که کنارم مرد و دنبالش
می میرم
من نفیر شب را از حفره ای درون سینه ام می شنوم
همه چیز این شهر ببرید
فقط خاک را بگذارید
برای ما خاک بر سران که جزو این خاکیم
چه فرقی می کند
کجای جهان جا شده ای
تنت زخم خاورمیانه است
و مدام کنده می شود کنده می شود کنده می شود
تو تکرار می شوی
با حفره ای بزرگ درون سینه ام
تو تکرار می شوی
اهورای من
ZibaMatn.IR