لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود
حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت

سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم 
سیب را دید!!_..ولی_دلهره_را_دوست_نداشت

تا_سه_بس_بود_که_بشمارد_و_در_دام_افتد 
گفت_یک..گفت_دو_..افسوس_سه_را_دوست_نداشت

من_تو_خط_موازی_؟..نرسیدن..؟_هرگز
دلم_این_قاعده_ی_هندسه_را_دوست_نداشت

درس_منطق_نده_دیگر_تو_به_این_عاشق_که
از_همان_کودکیش_مدرسه_را_دوست_نداشت...

ZibaMatn.IR
متن مهدی جوینی شعر
اشتراک‌گذاری
ارسال متن