به شب گفتم...
دلم گرفته. ...
برای من
یکی از بهترین و زیباترین آرامش را بیاور...
ستاره چشمکی زد
ماه درخشید
و گلی شگفت
شهابی رد شد
نسیمی وزید
عطرگل یاس در باغچه پیچید
برگی روی شاخه رقصید
پیچکی ساقه اش به تنِ باغچه چرخید
به شب گفتم:
این چه ربطی به آرزوی من داشت؟!
شب لبخندی زد وگفت:
راز خوشبختی و آرامش دیدن و لذت بردن از
زیبایی هاست.
ZibaMatn.IR