سر یک دو راهی پُرشَک
اشتباه پیچیدم
جاده زیبا بود
دریا بود و درخت
ابر ...باران ...
همه خندان
مثل زیبایی تابستان
آنچه میدیدم
رویا بود
من چه میدانستم
انتهایش اشک است
و بیابانی سرد ...
من چه میدانستم
از غم و تلخیِ درد
من به انتهای اشتباه خود رسیده ام
من به انتهای " خود " رسیده ام
من در آنجا که شما چپ رفتید
اشتباه کردم و راست پیچیدم ...
ZibaMatn.IR