دلتنگی
گاهی
هوای انباشته ی توست
درسقف کوتاه شده ی اتاق
زنی ست
که خودش را می زند
به آن راه
وبن بست را
تا صدای تکه تکه شده ی مردی
در بزرگ راه
گریه می کند
مردی است
ایستاده بر چتر مچاله شده ی آفتاب
در انجماد باران
وبغض آهنگ های دو نفره
خانه ای
که گم کرده راهش را
دربهانه های کودکی
که نیمه شب
از تو
اسب می خواهد
اسبی رمیده در دلت
ZibaMatn.IR