بیا برگردیم به قدیم ترها
نه آنقدر دور که توی قحطیِ زمانِ احمدشاه بیوفتیم
نه آنقدر نزدیک که سیاهچاله یِ دیوارهایِ مجازی عشقمان راقورت بدهد....
حوالیِ دهه یِ شصت یا پنجاه....
تویِ یک شبِ"برف تا کمر باریده"
دست به دستمان بدهندُ برویم پیِ زندگیمان....
راستش"دوستت دارم"هایِ با قابلیت ویرایشِ این زمان به دلم نمی چسبد....
ZibaMatn.IR