زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تو این چند سال که گذر عمرم رو دیدم، بارها برام پیش اومده که خیال کنم رسیدم به تهِ خط!
یه جاهایی احساس کردم دیگه نمی تونم از پس خیلی از مسائل ریز و درشت بربیام و بُریدم.
یه لحظه هایی بود که با خودم گفتم اینجا دیگه آخرشه. دیگه امیدی برای چنگ انداختن به این زندگی وجود نداره.
انگار یه نفر درونم می گفت: باید همه چیز رو رها کنی و بذاری جریان اتفاقات اطرافت، تو حالت سکون قرار بگیره.
اما اینطور نبود... من ادامه دادم!
و دفعه ی بعد هم، این مسئله تکرار شد.
و دفعه ی بعد هم...
میدونی!
تو تبدیل به یه آدم قوی میشی، وقتی چندین بار؛ احساس کنی رسیدی به ته خط!
اما طولی نکشه که به دور از چشمِ بقیه، یه برگشتِ غیرمنتظره داشته باشی...
اونجا می فهمی که اون ها احساسی بی سرو ته هستن که از عوامل خارجیِ بی پایه و اساس، نشأت می گیرن! اونجا می فهمی که می تونی به قوی بودنت ببالی...
ZibaMatn.IR

Moones_ahangari ارسال شده توسط
Moones_ahangari


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×