زندگی با هرچه اسم و هرچه عنوان بازی است
ازهمان آغاز بی شک تا به پایان، بازی است
توی صفحه خوب دقت کن، چه فرقی می کند
مهره را هر طور می خواهی بچرخان،بازی است
دور تا دور تو را وقتی قفس پُر کرده است
شک ندارم قصه ی طوطی و زندان، بازی است
گل که پرپر شد تمام باغ غارت می شود
خوب می دانی که دل بستن به گلدان بازی است
ده در آتش سوخت و دهقان دلش یکباره ریخت
این که می گویند باران( بازباران) بازی است
گرگ وقتی گله را در روز روشن می دَرَد
دیگر این حرف و حدیث گرگ و چوپان،بازی است
ازخیابانها نزن بیرون ،کمی آهسته تر
صبرکن،انگاردرآن سوی میدان، بازی است
ZibaMatn.IR