پنجشنبه , ۱۹ مهر ۱۴۰۳
هیچگاه اهلش نبودم /چشم باز کردم /در بازی بودم، /بازی ام دادند مرا /برادرانی /که چشم بستند قایمم کنند ... /«آرمان پرناک»...
یاواردرابطه نشویاتاتهش باش شایدیه دل عاشق شه بازی نکن بااحساس...
اگر قاعده ی بازی را بلد باشی دیگر مهم نیست که امروز کجا ایستاده ای...
میگفت که بازی هنوز شروع نشده،گفتم پس کی شروع میشه؟گفت از وقتی که خودت رو از نزدیک ملاقات کنی..گفتم پس تا اون روز چی میشهگفت ؛ تمامه تا به امروزت فقط تمرینی بوده برای شروع بازی و پرواز ...مازیاراعرابی@maziararabi59...
بیا بازی کنیم...مثل قبلا ها...من می دانم ، پایان چه می شود...!اما اگر هزار بارِ دیگر هم ،همینگونه تکرار شوی...،باز هم ، بودنَت را بازی می کنم...باز هم ،از تو ، دست نخواهم کشید... ستاره ح...
ای وای بر آنان که احسان را نمی فهمندماندن به روی عهد و پیمان را نمی فهمندسخت است حتّی باورش امّا خطاکارانبعد از خطا معنای جبران را نمی فهمندای وای بر آنان که در دنیای احساساتاحساس پاکِ عشق سوزان را نمی فهمندوقتی قلم در دست میگیرند حتّی خودیک مصرع از اشعار دیوان را نمی فهمنددر کوچه های ابریِ افکار خیس خوردهلالایی آوای باران را نمی فهمندپشت نقاب گریه بر اشک تو می خندنداینها که حال چشم گریان را نمی فهمندجا مانده ا...
نا مسلمان اینقدر با موهای خود بازی نکندکترم گفته برایم بی قراری خوب نیست.!...
قاعده ی بازیچشم بندی بودچشم بستیم بزرگشدیماماغایب...
وقتی هستینه آبی آسمان آبی تر می شودنه سبزی زمین خوش رنگترروزگار هم از بازی هایشدست نمی کشد.ولی دلمعجیببه بودنتقرص می شود....
طبیعتاً بازی ها از گزینه های طرح و کیفیت های غیرخطی بیشتری نسبت به تلویزیون و فیلم برخوردارند....
نه تو کودک بودی،،،-- نه دل من؛ اسباب بازی! ♡ آه!چگونه مرابه بازی گرفتی؟! لیلا طیبی (رها)...
زندگی با هرچه اسم و هرچه عنوان بازی استازهمان آغاز بی شک تا به پایان، بازی استتوی صفحه خوب دقت کن، چه فرقی می کندمهره را هر طور می خواهی بچرخان،بازی استدور تا دور تو را وقتی قفس پُر کرده استشک ندارم قصه ی طوطی و زندان، بازی استگل که پرپر شد تمام باغ غارت می شودخوب می دانی که دل بستن به گلدان بازی استده در آتش سوخت و دهقان دلش یکباره ریختاین که می گویند باران( بازباران) بازی استگرگ وقتی گله را در روز روشن می دَرَددی...
ماسک اپیدمی تکراریستما عمریست که ماسک می زنیماز درب خانهتا قلب آدمهاناقلیم و سینه به سینههمدیگر را بازی می دهیم...
مات بازی نگاهت شدمانگار کیش شده به دنیا امده امدست از این دنیا بریدم انگار که اغفال شدمعاشق معشوق شدیم ولی چه زیبا انکار شدمدست به سکوت زدم تا که دور از اندوهت کنمفارغ از اینکه گم در چاله اندوهت شدمهرچه نزدیک تر شدم دور تر شدمباختم به بازی و مایوس تر شدم......
این روز ها تازه فهمیدم که روزگار قمار باز ماهری ست و من نباید بدون تجربه این بازی را با او به راه می انداختم.....محدثه بخشی...
ما در این بازی همه بازیگریمنقش های قصه را جان می دهیماین که می بینی کنون ما نیستیمنقش ها هستند و ما ها نیستیم...روز بازیگر مبارک...
بهترین دوستم بهم گفت:تو همیشه بهترین مشاوره هارو به من و دوست پسرم میدیولی خودت سینگلی چطور ممکنه؟گفتم اینو یادت باشه یه مربی هیچوقت بازی نمیکنه!...
بیا یک بازی قشنگ کنیم...که جایزه اش بوسه باشد!مثلا چشمهایم را بگیر وبگو من کی ام ؟!هر جواب اشتباه یک بوسه...!نامَردَم اگر اسم همه هفت میلیاردانسان دنیا را صدا نزنم!...
من چشمهایم را بستم و تو قایم شدی ..من هنوز روزها را می شمارم!..و تو پیدا نمیشوی !..یا من بازی را بلد نیستم !یا تو جر زدی !...
زندگی یک بازی است که تو هر لحظه به آن می خندی...
دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ایام دل آدمیان است...
تو سهم دیگری بودیو من درگیر رویایتخجالت میکشم از دلکه عمری بازی اش دادم...!...
همان بازی کنم با زُلف و خالت که با مَن میکند هر شب خیالت...
با اعتماد آدما بازی نکنین اونا تا آخر عمرشون درگیر دروغای شما میشن......
اونقد با دلم بازی کردی که دل و روده م به هم پیچید …ببین ، حالا حالم ازت بهم میخوره !...
به بعضیام باید گفت: بیا یه بازی کنیممن زندگیمو میکنم ، تو هم خفه شو و دخالت نکن...
تو سهم دیگری بودی و من درگیر رویایتخجالت میکشم از دل که عمری بازی اش دادم...
چشم فرو بستیمقایم شدموشکبازی بازی جان باختیم...
آنهایی راکه درزندگیت نقشی داشته اند ودرهمه حال کنارت بوده اند را دوست بدار...نه آنهایی که فقط برایت نقش بازی کرده اند!!....
بازی روز و شب دنیای ما یکسان نبودشاه در شطرنج می ماند ولی سرباز نه ...!...
هیچ وقتبا دل آدمهای مهربون بازی نکنیدچون نمیتونن انتقام بگیرننه دلشون میاد، نه راهشو بلدن......
به قلبم افتخار میکنم!..بازی داده شده..سوخته..شکسته..امّا هنوزم کار میکنه.....
باید از نوع شروع کرد. این چیزی است که دیگران می گویند.اما زندگی بازی نیست و از دست دادن یک عزیز هرگز به معنی از نو شروع کردن نیست/ ببیشترشبیه ادامه ی زندگی بدون اوست....
-بیا بازى+چه بازى؟-تو بخند+خب؟ -من بمیرم برات!...
به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ماکه ما جز باختن، چیزینمی خواهیم ازین بازی!...
بازی کنیم اگه من بردم گازت بگیرم اگه تو بردی بوسم کن ️...
زندگی مثل بازی شطرنجه / اگه بلد نباشی همه میخوان یادت بدن وقتی هم که یاد میگیری همه میخوان شکستت بدن......
در زندگی / بر خلاف شطرنج/ بازی بعد از کیش و مات هم ادامه پیدا می کند...
زندگی مانند بازی شطرنج است قبل از حرکت کاملا فکر کنید......
چه حقیر و کوچک است آن که به خود مغرور است چرا که نمی داند بعد از بازی شطرنج شاه و سرباز همه در یک جعبه قرار می گیرند!...
ما آدماهنوز هم مثل بچگیامونهر کی بیشتر باهامون بازی کنه روبیشتر دوست داریم ... ...
بی مروّت ، اینقدر با موی خود بازی نکندکترم گفته برایم بی قراری خوب نیست...