نگاهم غرق سرابی بود که فکر میکردم تو آنجا پرسه میزنی.
گوش هایم تیز به کلماتی بود که هیچ گاه به زبانت نیاوردی...
حواسم از ارتفاع دوست داشتنت پرت شد
و هیچ گاه پرواز را به خاطر نسپردم؛
و من هزاران بار در این راه جان دادم و تو من را به خاطر نیاوردی...
ZibaMatn.IR