مردها مظلوم ترین جنس آفریدهٔ خدایند
شاید شما توی دلتان ،
یا بلند بلند بخندید و بگوئید :
جوک میگویی؟
یا مثلا بگوئید :
مردها؟
مظلوم؟
این هم از آن حرفهاست!
اما راستش این است که مردها ،
پشت نقاب غرور و منم ،
منم شان ،
گاه کودکانی معصوم و بی پناهند ،
گاه عاشقانی نگون بخت ،
و گاه پیرمردی تنها توی پارک ،
و من فکر میکنم ،
که ته ته خوشبختی هر مردی ،
خندهٔ زن و بچه اش است...
مردها را سخت میشود شناخت ،
همه شان ته ریش ندارند ،
همه شان فیتنس نیستند ،
اتفاقا بعضیهایشان کچل و بی قواره اند ،
بعضی دندانهای جلوئیشان افتاده و بعضیها ،
کوتاه اند با یک گلوله شکم!
اما همین مردهای معمولی ،
وقتی شما دارید خرید میکنید ،
یا وقتی آرام برنامهٔ آشپزی نگاه میکنید ،
یا موقع سرخ کردن بادمجان ،
حتی وقتی که با بیحوصلگی از یقه های همیشه چرکشان گلایه میکنید ،
مشغول جنگ هستند ،
جنگ با مشغولیات ذهنی خودشان ،
با راست و ریس کردن اجاره خانه ،
با چک سر برج ،
با قسط فلان ،
با اینکه چطور کنار اینهمه مشکلات لبخند یادشان نرود ،
و تاریخ تولد و
عقد و ازدواج و هزار چیز عجیب دیگر ،
که برای شما فرشته ها مهم است
، یا چطور یک گوشهٔ آرام پیدا کنند
تا دردهایشان را توی سطل تنهائیٔ خودشان عق بزنند ،
مردها ،
موجودات مظلومی هستند ،
حواستان باشد ،
که اگر دلشان خوش یک استکان چای است ،
همیشه حاضر باشد ،
که تعریف کنید ازشان ،
حتی اگر شکمشان گنده
و کله شان کچل است ،
مردها ،
به محبت زنده اند ،
و نه هیچ چیز دیگر ،
باقی قضایا فقط فکرهای زنانه است ،
بریزیدشان دور و طور دیگری نگاه کنید ،
دنیا واقعا زیباست... .
محمد یغمائی
ZibaMatn.IR