زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 2 رای

با نام خالق شکوفه های بهاری



جوانه زدن های شاخه های خشکیده را دوست دارم، مثل کودکی که بعد از بازی، بخواب عمیق رفته و کم کم بیدار میشود و همه میدانند، پرانرژی تر از روز قبل خواهد بود!



بهار کم کم می آید، پلک هایم را میبندم و تجسم یک زمین پوشیده از سبزه، بوی گلهای رنگارنگ و آواز گنجشک ها سرمستم میکند. پابرهنه روی چمن های نم زده از باران بهاری، میدوم و نفس میکشم از عطر شکوفه های صورتی نشسته بر شاخه های جان گرفته درخت!

بهار دیگری در راه است و خانه، امن ترین آغوشیست که ما را به خود چسبانده است، چه کنیم؟ چاره چیست؟ زمستان تازه تمام شده و سوزَش را همه چشیده ایم..

رفتن.. تکرار این اتفاق است و ماندن.. نوید پایان این روزهاست!

بازهم باید درخانه بمانیم و از پشت پنجره های آهنی که چون قفسی، بالهای پروازمان را گرفته،. به بهار نگاه کنیم و خاطرات بهاران گذشته را مرور کن تا بهاری دیگر را زنده کنیم!



میدانم این روزها ماندنی نیستند، میدانم بالاخره تمام میشود این روزها، و از پسش روزهای بهاری بیشماری می آید اصلا شاید بعدش تمام فصل ها بهار شود؟!

زندگی دوباره میگیرد زمین، زمینی که به آن محبت نکرده ایم، این روزها حالش خوب است، این روزها جان گرفته است

ومن میدانم این همه شادابی را به خود ما برمیگرداند.

بگذار بهار امثال اینطور بگذرد.

بگذار از پشت پنجره ها، جوانه زدن های شاخه های خوابیده درزمستان را نگاه کنیم و اجازه دهیم باد به منزلمان بیاید و صورتمان را نوازش کند. باد بهاریمان کند و عطر بهار بزنیم.



این روزها باید درخانه بمانیم تا بهار کار خودش را بکند. شکوفه ها باز شوند، گلها بشکفند، شاخه ها جوانه بزنند، پرندگان بدون ترس روی زمین بنشینند و.. کم کم عطرِ بهار را به ما بدهند. بهاری پر از خنده های ناب، بدون سوزش زمستان و رفتن ها!!!

این روزها هم میگذرد، و من ایمان دارم... بهار آنقدر طولانی شود که همه را از جنس خودش کند 🌺

یا حق
الهه فاخته
ZibaMatn.IR

متن الهه فاخته ارسال شده توسط
متن الهه فاخته


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن