زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تنهاست چون جزیره کسی در درونِ من
جر خورد در کشاکش دنیا سکون من


آیینه ی شکنجه و درد است بی گمان
زخمی که وا نموده دهان از برون من


من معبدِ خراب، که هنگام زلزله
افتاد چلچراغم و سقف و ستون من


در خواب بی درنگ مرا کشت یک نفر
پاشید بر تمامیی دیوار خون من


همواره از لجاجتِ تو زخم می خورم
ای بختِ پر مجادله و قیرگون من

--
چون موج می خروشد و چون باد می دَوَد
وقتی که شعر زاده شود از جنون من

محمد خوش بین
ZibaMatn.IR

خوش بین ارسال شده توسط
خوش بین


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×