زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

رونق میکده ، از ؛ بادهٔ چشمان ِتو بود

هر چه آمد ،به سرم از لب خندان تو بود

در نظر خاطرت آمد ؛ قدحی نوشیدم

از ازل بود، که دل؛ بند به زندانِ تو بود

بی خبر از خود و آن نرگس مستت شده ام

جام می ، باز ؛ به کام دل و دستان تو بود

طاق ابروی تو ، غوغایِ میانِ دل و دین

یا که دعوا سرِ آن سیب زنخدان تو بود

می رود این دل من در پی آن چشم سیاه

که شبی مست،به میخانه ؛پریشان تو بود

بگذرم از تو و چشمان خمار و لب لعل

واژه های غزلم ، نیز؛ به فرمان تو بود

بادصبا
ZibaMatn.IR

آوای باد صبا ارسال شده توسط
آوای باد صبا


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن