با من بمان و عاشقی کن بهتر از جان
جانا تمامِ حرف هایت عاشقانه ست
حرفی نزن از رفتنت تن را نلرزان
مهرت درونِ سینه ی من بی بهانه ست
با دیدنت ای نازنین الکن زبانم
تا حرف رفتن میزنی قدم کمانه ست
صد گنج قارون هم نمی ارزد به مویت
با هرنفس قلبم پراز گنج و خزانه ست
تا لحظه ی دیدار تو من بیقرارم
چون دیدنِ تو بهترین وقتِ زمانه ست
ZibaMatn.IR