زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

زیرِ آوارِ شَهرِ جمهوری
با هِگِل، توی خواب  میخندم
پُشتِ ته مانده های نِفرینت
بی اَمان رویِ آب میخندم


پایِ چَشمَم، سَگی وَرم کردو
دُم تکان داد سوی انسانها
آخرین پُک به روی شعرم را
می مَکد در  کَفِ خیابانها



سِکته کرده دوباره اَفکارم
باورم زخمِ ناکَسی دیده
یک جِنازه شبیه من، شاید
روی پایم هنوز خوابیده


از اتاقی که نَعش نَفتالین
سربُریده تمام بویت را
یک دوجین موریانه ی بدبخت 
سُرفه کرده غبار مویت را


دست دیروز پوچِ جیبت بود 
حسِّ سُر خوردنت چرا گُل کرد؟
یک نفر آمد و تورا  بلعید
مُهره های دلت کجا شُل کرد؟


جای خوبی برایِ بودن نیست
خودکشی کرده اند میگوها
هشت پا لای برکه می لنگد
کوسه تنها میان پستوها


جیغ تُرمز رَها شد از کشتی
ناخدا روی عرشه جان داده
بادبان زیر باد آبستن
مرگ را هی تکان تکان داده


نان هم از سُفره های نَفتی رنگ
پرزدو گُشنه ها تَرَک خوردند
لقمه های نشسته در خون را
سمتِ ویرانه با کُتَک بردند


با چَلیپای هَرزگی هامان
داسِ ابلیس را درو کردیم
در خیالِ تمامِ بودن ها
ما هنوزم، هنوز نامَردیم


روی کاغذ،  فَقیه و علاّمه 
از خداوند های عِرفانیم
وقت تقسیم های خود باخود
ما کِشی ، در مدار تُنبانیم
ZibaMatn.IR

سید هادی محمدی ارسال شده توسط
سید هادی محمدی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن