تقصیر خودش بود. آن قدر مهربان بود که هر کس می دانست برای کُشتنش چه کار باید بکند. اصلاً آدم های مهربان خودشان به بقیه گِرا میدهند که چطور می شود کُشتشان.
کافی است مقابل یک آدم مهربان بنشینی و اشک بریزی، آن وقت می توانی سپیدهٔ مرگ را روی صورتش ببینی!
- حسن غلامعلی فرد
-قصه های بی وقتی
ZibaMatn.IR