زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

با توام
بر سر طالع خود چونُ چرا خواهم کرد
بر در قبله ی جانانه دعا خواهم کرد

گرچه زندانی تن گشته ام ای روح بلند
روزنی را به تب و تاب تو وا خواهم کرد

زخم دیرینه فراوان و امید است مرا
که ز هر گوشه چشم تو دوا خواهم کرد

بگذار این شب عقرب زده فردا بشود
پای از این دام غم آلوده رها خواهم کرد

در هوای سحر و زمزمه ی مرغ چمن
زندگی را به نگاه تو فدا خواهم کرد

با توام، با تو! که در فصل بهار دگری
قصه از مهر تو و با صبا خواهم کرد

بنما گوشه ی چشم و به تماشا بنشین
آخر ای عشق ببین با تو چها خواهم کرد

 
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن