پاییز که می شود
خدا غزل می گوید
پر از مراعات نظیر و آرایه
انار و لب یار
رنگ عشاق و برگها
باران و چشمان
سرد و زرد و درد
خش خش برگ و خس خس سینه
غُرغر و شُرشر و نَم نم ابرها
قافیه باران و ناودان
ردیفش چتر خیس ...
بخداوندی خدا قسم
خدا عاشق است !
چرا نمی فهمید؟
ZibaMatn.IR