زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

دوست...
چه خوب می شد که یک دوست، از اون خوباش، تو زندگیم پیدا میشد،  از اون دوستایی که مثل تو داستان ها و فیلم های سیاه و سفید قدیمی، همیشه حاضر و همیشه به درد بخورند. از اون دوستهایی که همیشه به فکر آدم هستند و هیچ انتظاری از آدم ندارن. از اون دوستایی که همیشه آدمو دل گرم میکنن و به آدم میگن که تو خوبی، حتی اگر اون روز یکی از اون روزها بود که تو از خودت خیلی دور بودی.
چه خوب می شد که یک دوست خوب تو زندگیم پیدا می شد.
از اون دوستهای که پشت آدم می ایستند و حتی اگر بقیه شهادت میدن که تو بدی، طرفِ تو رو می گرفت و تو رو، تو سرمای خودت ول نمیکرد تا تو، تا استخون منجمدشی.
از اون دوستهای که تو رو با هیچی عوض نمیکرد و تو رو واسه چِندر غاز پول نمی فروخت. از اون دوستهای که خوشحال بود از خوشحالی تو و کِدِر با حال بد تو. با بقض تو بقض میکرد و با خندهات میترکید.
از اون دوستهای خوب، که قولش قول بود و حرفش حرف، نه به ظاهر عین کوه محکم و توش عین یک دیوار تَرَک خورده نااَمن.
از اون دوستای که سادِگی تو رو به حساب نادانی نمی گذاشتو، تو رو  وسط راه ول نمیکرد بره سراغ یک سادِه دیگه.
از اون دوستایی که اگر تو به جایی رسیدی  چوب لا چرخت نمیکرد که تنها بیافتی اون پایین بقل دستش.
یک روزی، یک جای دیگه، یا تو یک زندگی دیگه،
چه خوب می شد که یک دوست خوب تو زندگی من پیدا می شد. .
ZibaMatn.IR

کوروش وکیلی ص ارسال شده توسط
کوروش وکیلی ص


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×