زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

ده دله
نازنینا شور تو شد، مرا دِل وَلولهِ ام

بی خبر ز جور روزگار، یار ده دِله ام

دل بدو دادم دریغ، دارم من گله ای

او بخندید و شادان کرد هِلهله ام

این سِتم بد دین و ناکس مَن نکرد

غم بدان دارم دشنه ای زد کِشاله ام

دل شِکسته را زخم تیزی چیزی نبود

دل هوا کردی، دادی بِه باد باز گِله ام

صوفیای عشقَم ظِل یاران یار گَشتم

رسته ام دار دیارم بسان چِلچِله ام

این حدیث عاشقی را ندیدم حافظی

ماند ام در دفتر بَندم یا ختم رساله ام

بیاضِ عشق عمر گرامَم چُونان ستاند

خسته ام باز اسیرِ این میُ و پیاله ام
ZibaMatn.IR

مراد مراغه ارسال شده توسط
مراد مراغه


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن