زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

امشب شبی دیگر شد و من با دلم تنها شدم
گفتم حدیث عاشقی رسوا تر از رسوا شدم

پروانه وار بر گِرد شمع آتش زدم بر جان خود
در عالم ناباوری ناگه چنین پیدا شدم

در عالم شوریدگی با آن همه دلدادگی
پا بر همه عالم زدم شیدا تر از شیدا شدم

این است حدیث عاشقی بشنو زمن این راز را
در جمع مدهوشان دگر تنهاترین تنها شدم

درکنج عزلت گوشه ای من بودم و تنها دلم
گفت و شنودی داشتیم تا عاقبت رسوا شدم

افسوس از این بندگی با این همه شرمندگی
تا من به خود باز آمدم پیدای ناپیدا شدم

ارس آرامی
ZibaMatn.IR

Maryam ارسال شده توسط
Maryam


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×