باید که تو باشی و تو باشی و تو باشی
تا در دل تاریک شبم نور بپاشی
باید که تو باشی و بمانی به کنارم
چشمان تو مانند گل و ترمه و کاشی
باید که تو باشی که من آرام بگیرم
اینجا چه غریبم تو اگر یار نباشی
باید که تو باشی و تمام غزلم را
تا قاب بگیری بگذاری لب کاشی
باید که تو باشی تو ای عشق همیشه
در خانهٔ تنگ دل من بلکه تو جاشی
تا مرغ دلم بر لب بام تو نشیند
باید که تو باشی و تو باشی و تو باشی
ارس آرامی
ZibaMatn.IR