کفش غم پا کرده راه افتاده ام
شادم که به این روز سیاه افتاده ام
بعد عشق نامه زدی زیر الفبای خودت
عاشقم کردی و رفتی پی دنیای خودت
ساده از ماهی در دام خودت می گذری
تور انداختی که مرا روز مبادا ببری
چون که از تور نجنبم گره محکم زده ای
چون نمیرد ماهیت گاهی سرک هم زده ای
از همان روز که گرفتار توام گیج شدم
مثل ماهی که به قلاب تو ام گیج شدم
شاهی که در مات تو شد کیش منم
قندی عسلی نوش تویی نیش منم
مثل آب دور تو می پیچم و گرداب شود
تو قطبی تر از آنی که یخت آب شود
ZibaMatn.IR