چشم ز غیر او بستم و
یادم ز غیر او خالیست
و این، هنرِ مهر و مرام و وفاداری مردی متقیست
شاکرم از صاحب این جلال و جبروت
که در سایه بنده شریفش،
ارامش ابدی من در حیات میسر شد
زبان و بدن از جبران، قاصر است
پیشکش، سر می نهم به تقدیم و تسلیم
تا قدمی بردارم در راه تمهید این کثرت از اخلاق و انسانیت
ZibaMatn.IR