گرفته عطر تو حال و هوامو
می آره حرف عشقت واژ ه هامو
چیکار کردی که بی تاب تو هستم؟
شدی دین و دل و اصلا خدام و...
جهانم دور تو می گرده هرروز
تو خورشیدی که می گیری چشامو
میگن دیونته این مرد شاعر
و هرکی که شنیده ماجرامو...
دوباره خواب دیدم غرق نورم
اجابت کردن انگاری دعامو!
تویی تنها دلیلم واسه بودن
همون عشقی که یک عمره می خوام و...
دوباره سجده ی آخر، تبِ عشق
به امید وصالت! السلام و...
🟩 شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR