دلم می خواست جنازه ام حتی باری نباشد بر دوش عزیزانم....
چه آرامشی داشت اگر می شد با پای خودم به منزل آخر قدم می گذاشتم.
می دانی جان دلم
انتظار، لذت زندگی را از تو می گیرد
اگر می توانستی یک روز برای همیشه انتظاراتت را از دیگران ببوسی و بگذاری کنار، زندگی با تمام رنج هایش، برایت شیرین تر از عسل می شد.
از تو چه پنهان
یک شب از شانه های خدا هم، طلبم را برداشتم
بدهکار بودن به او مزه ای داشت که نگو...
عشق واقعی می خواهی، همین است که گفتم
عشق یعنی بخشیدن بدون انتظار دریافت
می دانی جان دلم
اگر برای تو عشق یعنی دادن و دریافت کردن
با عرض معذرت
تو معامله گری نه عاشق
پس منتظر قبض سود و زیان رابطه هایت باش که برای دلت ارسال شود.
برگرفته از کتاب:یک شب از شانه های خدا هم طلبم را برداشتم
ZibaMatn.IR