مینویسم
.
نیستی اما در نبودت ، غزل ها مینویسم
نه از هستی نه از عالم ، نه منها مینویسم
مینویسم از مهی در پشت ابری در نهان
از گل و پروانه و شمع سمر ها مینویسم
مینویسم از صدف اندر دلش دارد جهان
از جهانی چون تو در حال و هوا ها مینویسم
گرچه آمد از لبم در گوش تو ساز وفا
از در و دروازه و آدم رها ها مینویسم
مینویسم از شبی شب ها گذشت اندر خم ش
از دلی تنها و حیران و دعا ها مینویسم
از خدایی مینویسم خدای صابران
از خدایی در دل و در آسمان ها مینویسم
ZibaMatn.IR