زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آن مرغ خوش آوازم که دنیایم قفس گشته
غم هجرانت آوازی در این سینه نفس گشته

نمانده طاقت و تابم نظر کن سوی من امشب
سرابی بود بی پایان نشانت خار و خس گشته

من و شب های تنهایی سراسر هر دو را جنگم
به خون دل می غلطم به دست تو هوس گشته

که من هستی و بودم را به دست تو فنا کردم
ز بیداد ستم هایت شب و روزم عبس گشته

ز بعد رفتنت تنها شدم بر خود جفا کردم
زلیخای وجودم ، وقف دیدارت قفس گشته
ZibaMatn.IR

خوش بین ارسال شده توسط
خوش بین


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن