من اگر روزی بخواهم عشق نقاشی کنم
یکطرف دل یکطرف اعجاز را خواهم کشید
نقش تنهایی خود را یک قناری در قفس
آنطرف با عشق تو پرواز را خواهم کشید
عاشقی را گر بخواهم با قلم معنا کنم
نقشی از یک کوچِ بی آغاز را خواهم کشید
گر بگویی عشق را جور دگر تَرسیم کن
جادهٔ پر از نَشیب راز را خواهم کشید
گر بگویی در کبوتر عشق را نَقشینه کن
آسمانی بی غمِ شهباز را خواهم کشید
گر اسیری را بخواهم خوب نقاشی کنم
در قفس، غمگینیِ یک باز را خواهم کشید
آروزی هر درخت مرگ درخت اَنداز هاست
زین سبب مردی تبراَنداز را خواهم کشید
هیچ نقشی سخت تر از غمزه و نازِ تو نیست
تا ابد بر لوحِ دل این ناز را خواهم کشید
ارس آرامی
ZibaMatn.IR