خان نمی داند چه بد با بغض رعیت می کند
گاه بعضی را سکوتی هم، بدعادت می کند
جمع کن هوش و حواست را دلی را نشکنی
آفرین بر او که در این حرف دقت می کند
از گناهم چشم پوشی کن و روزی می رسد
مبتلا باشد همان کس که نصیحت می کند
بارها دیدم که هی دم می زند از راستی
روز میدان دشنه بر قلب حقیقت می کند
آدمی خاکی بماند یاد می گیرد ولی
خوانده بودم فهم هم گاهی جهالت می کند
در تعصب جز پشیمانی نمی بینی رفیق!
وای بر آن کس که ظلم از روی غیرت می کند
شیخ، خان باشد دل از من بشکند اما چه باک
بعدها بین من و او حق قضاوت می کند
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR