خاطرِ من پُر ز تو، جسمم خزان
از غمت دادم به ݪب اشهد، اذان
می کنم گریه ز هجرت ای عزیز
پیش نااهݪان گل من تو نمان
جرم من اندک، غرورت جرم اصل
از گذشت و مهر دی با من نخوان
ریش و مو یار و رفیق رنگ آق!
با جوانان تو جوان تر شو جوان
زندگی دیگر چه معنا مۍشود؟
زندگی را ماتم و رنجِش بدان
یا بمیرانم و یا لطفی تو کن
بی نوا مگذار من در این زمان
شهریار معلم
ZibaMatn.IR