100 متن کوتاه بی وفایی ۱۴۰۴ جدید 2025
متن های کوتاه درباره بی وفایی
100 متن کوتاه بی وفایی ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن بی وفایی برای اینستاگرام و بیو واتساپ
اگر روزی تهدیدت کردند،
بدان در برابرت ناتوانند!
اگر روزی خیانت دیدی،
بدان قیمتت بالاست!
اگر روزی ترکت کردند،
بدان با تو بودن لیاقت می خواهد

تو نیستی
و هنوز مورچه ها
شیار گندم را دوست دارند
و چراغ هواپیما
در شب دیده می شود
عزیزم
هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر میگیرد
از ریل خارج نمی شود.

بی تو هر ثانیه یه عمر مرا میگذرد
ای که یک عمر یک ثانیه هم یاد نکردی من را

من زنده بودم با دمِ رویاییِ امّید/
در دل نبود امواجِ «نا»؛ باور نمی کردم/
هرچند، دنیای نفس، بیتاب بود امّا/
مرگی نهفته، در خفا، باور نمی/کردم
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، برشی از یک غزل.

بعد تو با رفتنت، دنیا دگر دنیا نشد...
چشم خیس من دگر، با رفتنت بینا نشد...
بعد تو بسیار بودن، که خواستن جای تو...
جای تو باشند اما، این دلم راضی نشد...
من چشم ندارم که ببینم...
چشم یارم به چشم دگری گرم شود...
تلخ تر از نبودنت.
بودن تو با دگریست.
اریک هوفر:
آدمهایی که دستی را که به آنها غذا می دهد گاز می گیرند، معمولا چکمه ای را که لگدشان می زند لیس می زنند .
عاشقی قصه ی تلخیست میان من و تو.
که فقط من به تو دل بستم و تو بی خبری.
چه کنم، گر نتوانم فراموش کنم چشم تو را.
تو غزل های مرا خواندی و دل کندی و رفتی.
عجبت باد، چقدر سنگ دلی.
دلیل مرگ دل، افتادن از چشم سیاهت بود.
خسته ام،
مثل همان لحظه که از آغوش خود راندی مرا...
کاش چشمانم بی سواد بود،
از چشمانت عشق را نمی خواند.
درد دارد که پر از شعر شوی واسه ی او.
ولی او از تو و شعرت همی بی خبر است.
آن دل که شکست ، دور باید انداخت
من بی تـو همـان دلم ، خـــدا میداند
درونم مثل آواری فرو ریزد از آن روزی
که چشم از من بپوشانی
و روی از من بگردانی
تو ای تنها دلیل و آخرین شوق نفس در تن.
بیا تا آخرین لحظه کنارم باش و یارم باش.
مرا ببخش که ساده بودنم دلت را زد....... مرا ببخش اگر عشق ورزیدنم چشمانت را بست....! میروم تا آنان که توانا ترند.... تورا به پوچ بودنت برسانند..
️

همه عاشق شدن را بلدند
اما فقط تعداد کمی هستند که بلدند
چگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند...

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن...

دلم میخواست تا ابد دوسِت داشته باشم ولی انقد دلتنگم گذاشتی که دیگه حتی نمیخوام بهت فکر کنم!

در انتهای کتاب هستی؛
همه ی مسافرانِ قطار زندگی
به ایستگاهِ نابودی خواهند رسید!
و در آن زمان بوق قطار؛
چه بی اندازه آلوده به بی وفایی ست!
