بچه که بودیم انقدر رویاهامون بزرگ بودن و زیاد نمیدونستیم واسه کدومش وقت بزاریم و تلاش کنیم یا از جون مایه بزاریم که بهش برسیم. حالا بزرگ شدیم. نوجوون شدیم و میتونیم تلاش کنیم که حداقل به یکی از اون آرزوها برسیم ..
پس چرا انقد زندگیمون تباه شده و خودمون پر از سرگردونی و سردرگمی هستیم؟
کاش هنوزم مثل بچگیمون برا چیزی که میخواستیم انقدر پافشاری میکردیم تا بهش برسیم .
حالا که وقت تلاش واقعی برا ساختن زندگیمونه پس چرا نشستیم و هیچ کاری نمیکنیم؟
چیشد که ما انقدر دل مرده و سِرّ شدیم نسبت به اتفاقای و آدمای اطرافمون؟
ماها یه آغوش پر محبت و بی منت میخوایم تا خودمونو خالی از هرچیز منفی بکنیم. ولی هرچقد میگردیم کسی و پیدا نمیکنیم.
اگرم باشه فقط نصیحتمون میکنه. ولی هیچکس نیست که بتونه نیاز اصلی مارو به عنوان یک انسان آسیب دیده از نظر روحی برطرف کنه .
ما الان فقط خودمونو داریم..🦋🍃
ZibaMatn.IR