زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
4.0 امتیاز از 1 رای

صدایت که به گوش هایم آویخت
رد عشق بر سینه ام نشست
در تو به جستجوی خود پا نهادم
تا با فتح خود ، تو را تصاحب کنم
تو که تکثیر یافته ای در من
و از دهانت خورشید متولد می شود
و شب در آن به خواب فرو می رود .
تو که بر پوست ستاره خط می کشی
تا مسیر عشق روشن شود

هیچ کسم و همه کسی...
افسوس!
تو و من مغلوب سایه هایی م
که رخصت ندادند
دریچه های خفته را بیدار کنیم
و در مراتع سبز عشق با هم
هم قدم شویم
در این برهه از زندگی
باید نوشت!
عشق دروغی شیرین بود
شیرین تر از خواب بافته شده از بهشت
و حوریان چشم انتظار بر تن ذره ذره ی وجود گمشده و بی فرجام
که هیچ چیز
جز حسش
از آن ما نشد...):
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×