زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دوستش می خورد و می خوابید اما او پله های ترقی را یکی یکی و با زحمت بالا می رفت، به جایی رسید که دیگر بالا رفتن از پله ها براش ممکن نبود، ناگهان صدای دوستش را از آن بالا بالاها شنید:«دیدی آسانسور ترقی هم وجود دارد؟»
ZibaMatn.IR

علیرضا عباسی ارسال شده توسط
علیرضا عباسی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید
عکس نوشته حکایت جالب دوستش می خورد و می خوابید اما
دانلود عکس نوشته

عکس نوشته حکایت جالب دوستش می خورد و می خوابید اما...



انتشار متن در زیبامتن