همه ی حرف مرا می دانی
ننویسم هم اگر، می خوانی
و چه خوشبوست هوایت اینجا
تو گلی! وسوسه ی کاشانی!
تو طلوع خزری با هر صبح
تو خلیجی! ابدی می مانی!
تو دماوند غرورم هستی
به خدا سبزتر از گیلانی!
من و دریا به تو عادت داریم
تو تلاطم تو خود طوفانی!
تو هویت! تو تمام بودن!
تو شبیه وطنم ایرانی!
همه گفتند بگو نامت چیست؟
منم آن شاعر کردستانی...
◾شاعر: سیامک عشقعلی
[ از مجموعه ی سه گانه ی غزلیات سیامک عشقعلی ]
ZibaMatn.IR