فرقت که زهر تیغ را بوسید بابا!
ابلیس در هرگوشه می خندید بابا!
یک عمر می ترسیدم از آن روز؛ آخر
آمد و سرخ از بغض شد خورشید بابا!
ای فاتح مظلوم! ای تنهاترین یار!
این شهر قدرت را نمی فهمید بابا!
خاک از تو می آموخت خاکی بودنش را
خیبر از اعجاز تو می لرزید بابا!
ای مهربان با سفره ی شام یتیمان
ای بهترین! زیباترین امید بابا!
هرجا نبرد حق و باطل بود گفتند:
انگار مثل شیر می جنگید بابا!
ای کاش مادر بود زخمت را ببندد
اما یقین دارم تو را می دید... بابا...
◾شاعر: سیامک عشقعلی
[ شعر در مورد شهادت حضرت علی (ع)،
شعر در مورد شهادت امام علی (ع)،
نوزدهم ماه رمضان، شعر درباره ی ضربت خوردن علی(ع)، شعر سیامک عشقعلی درباره ی شهادت حضرت علی (ع)، شعر سیامک عشقعلی درباره ی امام علی (ع)، شعرهای مذهبی سیامک عشقعلی، سیامک عشقعلی شاعر، سیامک عشقعلی نویسنده و شاعر جوان اهل کردستان، سیامک عشقعلی شاعر جوان و معاصر ]
ZibaMatn.IR