به تو
هر روز و شب و ثانیه می اندیشم
به تو ای بوی بهار
به تو ای باعث خندیدن گل در گلزار
می دود
عشق تو در چشم ترم
بی خبر اما تو
از دل شعله ورم
شده این دل طوفان
و نگاهم نگران
و به لب لبخندم
همچو گل پژمرده است
در هوای پاییز
تو فقط با من باش
خوگرفته است به تو
دل لیلایی من
ای که دلتنگ تو ام
بِشِکَن فاصله را
و بخوان مجنون وار
غزل عشق
که تبعیدی قلب تو منم
بادصبا
ZibaMatn.IR